از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد ،
خدا گفت : نه !
من به تو نعمت و برکت دادم ،
حال با توست که سعادت را به چنگ آوری .
از خدا خواستم تا از رنج هایم بکاهد،
خدا گفت : نه !
رنج و سختی تو را از دنیا دور و دورتر ،
و به من نزدیک و نزدیک تر می کند.
از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد،
خدا گفت : نه !
بایسته آن است که تو خود سر برآوری و ببالی
اما من تو را هرس خواهم کردتا سودمند و پر ثمر شوی .
من هر چیزی را که به گمانم در زندگی لذت می آفریند
از خدا خواستم و باز گفت : نه !
من به تو زندگی خواهم داد ، تا تو خود از هر چیزی لذتی به کف آری.
از خدا خواستم یاری ام کند تا دیگران را دوست بدارم ،
همان گونه که آنها مرا دوست دارند.
و خدا گفت : آه سرانجام چیزی خواستی تا من اجابت کنم .
:: بازدید از این مطلب : 322
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10